با فعال سازي تلفن همراه، مي توانيد بدون اتصال به اينترنت و از طريق پيامک اقدام به ارسال پيام عمومي و نظر در پارسي يار نماييد.
براي ارسال پيام به پارسي يار، کافيست + در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
براي ارسال نظر برای آخرين پيامي که با پيامک به پارسي يار فرستاه ايد، کافيست ++ در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
در ازاي ارسال هر پيامک براي پارسي يار مبلغ 130 ريال از اعتبار کاربري شما کسر خواهد شد.
براي بارگذاري فايلهاي رسانه اي اينجا را کليک کنيد.
در بخش آدرس رسانه، کليه آدرسهاي تصويري، آدرسهاي صوتي با فرمت mp3، wav، wma، mid و آدرسهاي فيلم با فرمت mp4، wmv، 3gp، 3gpp، avi، mov، flv و آدرسهاي فلش با پسوند swf پشتيباني مي شود.
همچنين کليپهاي مربوط به سايت آپارات، با لينک مستقيم آن کليپ پشتيباني مي شود.
توجه : برچسب هاي زير در متن ارسالي شما قابل استفاده است. در حين ارسال پيام براي
هر کاربر، داده مربوط به آن کاربر جايگزين اين بر چسب ها مي شود.
*pb:BlogNic* : عنوان کاربر در پارسي يار
*pb:BlogAuthor* : نام و نام خانوادگي مدير وبلاگ
*pb:BlogTitle* : عنوان وبلاگ
*pb:BlogUrl* : آدرس کامل وبلاگ
گزينه ها:
هر گزينه بايد در يک سطر مستقل قرار گيرد. گزينه ها با کليد Enter جدا شوند.
براي هر پيام حداقل دو و حداکثر ده گزينه قابل تعيين است.
+زندگي چيست؟ اسب همت تاختن/ در كنار تن، به روح خويشتن پرداختن/ بر توكل تكيه كردن با كمال سعي خويش / بر خدا پيوستن و غير از خدا نشناختن/ سوختن در آفتاب شعله با رنج ها/ در ميان كوره هاي امتحان بگداختن/ شمع وحدت در شبستان وجود افروختن / پرچم توحيد را بر قله ها افروختن /رفتن و رفتن زمرز نقص تا اوج كمال /از نهالي بوستان، وز قطره دريا ساختن/
+اقايون خانما براي اين آقا خليل دوست عزيز دعا كنين برگردن دهاتشون :دي خدايا كاري كن اين خليل ما بتونن بر گردن دهاتشون و با خوشي و خرمي زندگي كنن نون تنوري هم بخورن و هميشه خوشبخت باشن :دي اللهي امين
سلام عزيزه دلللللللللم چرا دلت گرفته خانمي خدا نكنه دلت بگيره ولي خاطرت قشنگ بودا - آسموني”•.¸فاطمه¸.•”
+در ميان عميق ترين تاريکي ها/
به دو چشم غمگيني مي انديشم/
و به پنجه هايي که
خاک،خاک مهربان آن را مي پوشاند/
تمام شب/
گذشته را در عکس ها مي ديدم/
و صداها را از جرز ها مي شنيدم/
جزيره اي دور را مي ديدم/
که فرو رفته بود در مهي سياه/
و پرنده سفيدي را/
که در مه فرو مي رفت/
در تيرگي غبار از آينه ها مي ستردم /و مي ديدم که پسري معصوم! را/ که در کوچه اقاقيا/ از گذشته به آينده مي پيوستند/ و در خط زمان به پوچي و بيهودگي مي پيوستند /تمام شب/ در ميان عظيم ترين پنجه ها/ صداي کلنگ گورکني را مي شنيدم/ … خاک،خاک سنگيني روي سينه ام فشار مي آورد/ و به مرگ مي انديشيدم /و به قلب برادرم که در دل خاک مي پوسيد /تمام شب در ميان عميق ترين تاريکي/ براي برادرم گريه مي کردم. - آسموني”•.¸فاطمه¸.•”
+روزگاريست همه عرض بدن مي خواهند همه از دوست فقط چشم و دهن مي خواهند ديو هستند ولي مثل پري مي پوشند گرگ هايي که لباس پدري مي پوشند آنچه ديدند به مقياس نظر مي سنجند عشق ها را همه با دور کمر مي سنجند خب طبيعي است که يکروزه به پايان برسد عشق هايي که سر پيچ خيابان برسد