پيام
+
اي ستاره ها كه از جهان دور چشمتان به چشم بي فروغ ماست!/نامي از زمين و از بشر شنيديد!؟؟؟/در ميان آبي زلال آسمان،موج دود و خون و آتشي نديدايد!؟؟/اين غبار مهنتي كه در دل فضاست،اين ديار وحشي كه در فضا رهاست/اين سراي ظلمتي كه اشيان ماست در پي تباهي شماست/گوشتان اگر به ناله هاي ما اشناست/

دكتررحمت سخني Dr.Rah
89/4/3
آسموني”•.¸فاطمه¸.•”
من سرودم را كنم فرياد به در كجاي اين فضاي تنگ بي آواز/من كبوترهاي شعرم را دهم پرواز!؟؟/از سفينه اي كه مي رود به سوي ماه،از مسافري كه مي رسد زگرد راه/پاي اين بشر اگر به اسمان رسد روزگارتان چون روزگار ما سياست/اي ستاره اي كه پيشه ديده ي مني!/باورت نمي شود كه در زمين هركجا به هر كه ميرسي خنجري ميان مشت خود نهفته است/پشت هر شكوفه ي تبسمي،خار جانگزاي حيله اي نهفته است/
آسموني”•.¸فاطمه¸.•”
آنكه با تو ميزند صداي مهرجز به فكرغارت دله تو نيست/گرچه چراغي روشن به راه است،چشم گرگ جاودان گرسنه ايست/اي ستاره ها ما سلاممان بهانه است/عشقمان دروغ جاودانه است/در زمين زبان حق بريدند، حق زبان تازيانه است/وانكه صادقانه با تو دردل ميكند،هاي هايه گريه هاي شبانه است/اي ستاره ها باورت نمي شود!؟؟؟/در ميان باغ بيكرانه ي زمين،ساقه هاي سبز آشتي شكسته است/لاله هاي سرخ دوستي فسرده است/
آسموني”•.¸فاطمه¸.•”
/غنچه هاي نورس اميد لب به خنده وانكرده مرده است/پرچم بلند سرو راستي سر به خاك غم سپرده است/ابرهاي روشني كه چون حرير بستر عروس ماه بود/پنبه هاي داغ هاي كهنه است/اي ستاره هاي غريب/از بشر نگويي و از زمين نپرس/زير سيلي شكنجه هاي دردناك،از زوال چهرهاي نازنين مپرس/پيش چشم كودكان بي پناه،از نگاه مادران شرمگين مپرس/درجهنمي كه از جهان جداست/در جهنمي كه پيشه ديده ي خداست
آسموني”•.¸فاطمه¸.•”
از غريو زندها ميان شعله ها،بيش از اين مپرس/اي ستاره ها اي ستاره هاي غريب!/ما اگر از خاطر خدا نرفته ايم پس چرا خدا به دادمان نميرسد!!!؟؟؟؟!/ما صداي گريمان به آسمان نميرسد،از خدا چرا صدا به ما نميرسد!!؟؟/اي كه دست من به دامنت نميرسد،اشك من به دامن تو ميچكد!!؟؟؟/با نسيم دلكش سحر چشم خسته ي تو بسته مي شود/بي تو در حصار اين شبه سياه/غرش گريه هاي شبانه در گلو شكسته ميشود/اي ستاره ها!.......
كافر به طاغوت
شعر زيبا و پر مفهوميه
آسموني”•.¸فاطمه¸.•”
خواهش ميكنم نظره لطف شماست