پيام
+
(جدي بگين)دانش اموز و يا دانشجو بودين اهل تقلب بودين اگه خاطره دارين بگين ؟.چقد تقلب كردين؟چجوري با استفاده از چه چيزهاي ؟!:دي

آبجي كوچيكه
89/3/29
آسموني”•.¸فاطمه¸.•”
چيه نميخواين اعتراف كنين:)))
كافر به طاغوت
سوم راهنمائي که بوديم گفته بودند حتما براي امتحان يک پوشه زير ورقه بذاريد من هم از روي کاغذ رد نوک خودکار رو روي پوشه مي نداختم و اونا رو تو جلسه نيگاه مي کردم ولي خوب براي بقيه اصلا معلوم نبود - البته اين روش هم اثر زيادي نداشت
.: مهديار :.
اين عکس تقلب نيست ... دارن شماره ميدن به هم ::دي
آسموني”•.¸فاطمه¸.•”
:دي:دي:دي به به اقا كريم حتما خيلي ريز مينوشتين تخصص ميخواد بابا
آسموني”•.¸فاطمه¸.•”
اقا مهديارشمااز كجا ميدونيد اينا شماره ميدن :دي عكس عوض شد
*سرفرازباشي ميهن من*
من توي كل دوران تحصيل دوبار تقلب كردم مي گم ولي قول بدهيد نخنديد ... يه بار سر امتحان پرورشي بود كه بعدا فهميديم امتحان الكي بوده و نمره من را قبلا رد كرده بودند (20) بار دوم هم امتحان جبر سوم دبيرستان بود كه مراقب به تقلب رساند و من هم خدايي حواسم نبود. بعد از امتحان كه متوجه شدم كارم تقلب بوده حسابي عذاب وجدان گرفتم. به كسي نگيد بعدا فهميدم كه اشتباه بهم تقلب رسانده و اون امتحان را 19 شدم ... دي
آسموني”•.¸فاطمه¸.•”
:دي اخه كي پرورشي تقلب ميكنه !!!؟؟:دي
.: مهديار :.
هميشه از تقلب و اين سوسول بازيا بدم ميومد .. بلد نبود خب بلد نودم ديگه ... ولي هيچ وقت جلوي هيچ سوالي رو خالي نذاشتم ::دي ..
آسموني”•.¸فاطمه¸.•”
دقيقا مثل من وقتي از سر امتحان بلند ميشدم ميگفتن چند مياري برگت پر بود:دي هيچ وقتم حوصله تقلب نداشتم والبته ترسو بودم فقط سوم راهنمايي كه تقلب ديگه بيداد كرد من تقلب كردم تازه همه ميدين :دي:دي
آسموني”•.¸فاطمه¸.•”
اقاي *سرفرازباشي ميهن من* و اقا اميد لطفا روشتون رو بگين :)
.: مهديار :.
ولي يادمه بچه ها ميخواستم سوالي بپرسن يا تقلبي کنن به من ميگفتن برگمو ميدادم بهشون اگه درست نوشته بودم کل برگه رو ميدادم .. معلمه هم ميدونست من اينه اخلاقم برگمو ميگرفت پس ميداد به خودم ميخنديد
.: مهديار :.
ولي يادمه بچه ها ميخواستم سوالي بپرسن يا تقلبي کنن به من ميگفتن برگمو ميدادم بهشون اگه درست نوشته بودم کل برگه رو ميدادم .. معلمه هم ميدونست من اينه اخلاقم برگمو ميگرفت پس ميداد به خودم ميخنديد
آسموني”•.¸فاطمه¸.•”
نه من اينكارو نميكردم اينقد حرصم ميگرفت كسي هي صدام كنه قبل از امتحان هم ميرفتم نزديك كساي مينشستم كه تقلبي نميكنن اخ اخ بعضي نمرشون فقط از تقلب بود تخصص داشتن:دي
كافر به طاغوت
با کمي تأخير تشکر مي کنم البته الان يادم نيست فوتش چقدر بود ولي خلاسه اون زمان از تقلبات مدرن امروزي خبري مبود ولي ما کلي ابتکار داشتيم
نگهبان♫♥
آره تقلب ميكرديم چه جورم.
.: مهديار :.
پيش دانشگاهي بوديم بچه هامون حرفه اي شده بودن .. پاسخنامه رو ميدزديدن حالا از دفتر مشاور مدرسه يا از از خود دفتر قلم چي و گزينه دو و مرآت و اينا ... بعد ميديد همه رو 100 زده تابلو .. بهشم جايزه ميدادن ::دي
آسموني”•.¸فاطمه¸.•”
با 1چهارمه برگه كل كتاب رو مينوشتن :دي
.: مهديار :.
من از دوم دبيرستان يک کلمه تقلب نکردم برا خودم .. يکي از افتخاراتمه که تو مدرسه بچه ها مسخرم ميکردن حتي .. خود معلم تاريخ سوم دبيرستان ميومد بهم ميرسوند .. گفتم اگه به همه کلاس برسوني منم مينويسم .. گفت برو بابا .. گفتم زن بابا برگمو گرفت ::دي
آسموني”•.¸فاطمه¸.•”
:دي:دي:دي من يه دوستي داشتم سعي ميكرد بهم برسونه خندم ميگرفت چيزي نمي فهميدم اصلا اهل تقلب نبودم تخصصم نداشتم بعد امتحان ميگفت تو اصلا تو تموم عمرت فكر تقلبي نباش هههههه
نگهبان♫♥
آره. باور كن ما هم همين كارو ميكرديم